اعتماد به خود، احترام به دیگری: در ضرورت به رسمیت شناختن متقابل
این گفتار در نظر دارد نشان دهد که شرط احترام به دیگری، اعتماد به خود است. اگر چنین اعتمادی نباشد دو بیراهه پیش رو است که به تعبیر یکی از اندیشمندان یا بیراهه «عقده حقارت» است یا بیراهه «عقده دون کیشوت».اولی به تحقیر «آنچه خود داشت»، می انجامد و دومی به این می انجامد که با بزرگ نمایی گذشته، در صدد ساختن آینده ای هم تراز با گذشتگان باشیم( تاریخ یادمانی/یادوارهای) . در هر دو حال، «دیگری» آنگونه که هست، نادیده گرفته می شود و بی احترام. در اولی دسترس ناپذیر جلوه داده می شود و در دومی حقیر! گفتار در نقد مسیر اول بحث می کند که ملتی که نسبت به میراث فرهنگی – تمدنی خود و عرضه خویش در قالب نظریه هایی روشن بی اعتنا باشد، محال است بتواند عضو یا عنصری از گفتگوی میان فرهنگی باشد. به روشی مشابه، گفتار در نقد مسیر دوم این بحث را می کشد که شمرده شدن با خود شماری در درون مرزهای هویّتی متفاوت است. در اوّلی، فرد یا ملّت به دلیل حرفی که برای گفتن دارد و افزودهای که میتواند بر تمدن بشری داشته باشد و نقشی که میتواند در چند ساحتی کردن انسان مدرن داشته باشد، شمرده میشود و در دومی به دلیل فقدان همه آنچه گفته شد، مدام خود را تکرار میکند، مدام به گذشتهاش پناه میبرد و از تمدنهایی که پدرانش ساختهاند حرف میزند، غافل از اینکه اینها دیگر شمرده نمیشوند! گفتار مسیر سومی را پیش می کشد و آن را «بازآفرینی خویشتن »می نامد. مسیری که از دو منزلگاه خویشتن فردی و خویشتن فرهنگی می گذرد و در منزلگاه سوم، یعنی خویشتن انسانی، آدمی را به آدمی می رساند: آدمی که خود را به رسمیت شناخته است به دیگری احترام می گذارد و با او وارد گفتگویی راستین می شود.در این مرحله، خویشتنی که به خود اعتماد پیدا کرده است، خود را در قالب مفاهیمی مشخص ، قابل سنجش، قابل ارائه و قابل بحث عرضه می کند و صحت و سقم نظریاتش را با احترامی تمام قد به دیگریِ خود در میدان انسان جهانی می آزماید.
پنجشنبه ۲۹ آبانماه ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۳۰
لینک پیوستن به نشست:
https://webinar.ihcs.ac.ir/b/ihc-fxk-mhk