جست وجوی حقیقت، خواست قدرت
علی اصغر مصلح در کتاب «حقیقت و قدرت» با ادبیاتی تقریباً بدیع، موضوع دشواری را برای پژوهش برگزیده است و از خواننده خود نیز انتظار دارد که برای همراهی با مقاصد پژوهش خویش، از سویی توان خود را برای درک حقیقت معنوی افزایش دهد و از سوی دیگر به تصورات متفکرانی همچون نیچه و فوکو که حقیقت را محصول قدرت می دانند، نزدیک شود. در واقع پرسش اصلی کتاب تازه مصلح، پرسش از نحوه رویارویی با حقیقت، صورت جدید جست وجوی آن و استحاله حقیقت جویی است. حکایت کتاب، حکایت انسانی است که همه آنچه را که در گذشته از طریق معرفت و مراقبت و سلوک به دست می آورد، اکنون آنها را ساخته خویش می بیند و جعل حقیقت را در کنار دیگر کوششها، کوششی برای رسیدن به قدرت می داند. البته جست و جوی حقیقت و خواست قدرت امور بدیعی نیستند. سراسر تاریخ نمود این میل و جست و جوی آدمی است . امر بدیع، شکل گیری نسبتی جدید میان حقیقت و قدرت است. برای ورود به مباحث کلان فلسفی، باید به سوی ریشه ها رفت. مهمترین موضوعات فلسفه با اندیشیدن به مسائل زمانه شکل گرفته است، به همین جهت در هر دوره ای می توان پرسید که مهمترین مسئله ی فلسفیِ زمانه چیست. موضوع حقیقت در همه ی زمانها مورد توجه بوده است، اما در زمان ما حقیقت در مقابل قدرت قرار گرفته است، به همین جهت می توان پرسش از نسبت حقیقت با قدرت را یکی از پرسش های اصلیِ این دوره دانست. اهمیت و نقش بسیاری از مسائلِ دوره ی معاصر تنها در نسبت با این تقابل مشخص می شود. حتی تفکر و فلسفه دیگر جز در ذیل حقیقت و نسبتی که حقیقت با قدرت پیدا کرده قابل فهم نیستند. فلسفه در طول تاریخ در پی درک حقیقت بوده است، اما در زمان ما اساسِ حقیقت مورد تردید قرار گرفته و فلسفه هم نسبتی جدید با قدرت پیدا کرده است. یکی از دشواریهای پژوهش تازه منتشر شده مصلح، ایجاد ارتباط میان سنت حقیقت جویی
در فرهنگهای گذشته با جهان کنونی است. حقیقت جویی و دعوت به آن، بر اساس تجربه معنوی و روحی پیشوایان آئین ها بوده است. به همین جهت هر کس بخواهد آن تجربه ها را دریابد، باید درصدد فهم سلوک فکری لائوتسه، بودا، اکهارت، ابن عربی و مولوی باشد. آزمودن آنچه این متفکران آزموده اند، دشوار و حتی ناممکن است. به همین خاطر نویسنده تذکر می دهد که خواننده همواره باید شأن پدیدارشناسانه کوشش خود را متوجه باشد. ناگفته پیدا است که دشوارترین مفاهیم به کار رفته در کتاب حاضر، «حقیقت» و «قدرت» است. به همین جهت هم خواننده کتاب تازه علی اصغر مصلح باید آماده و مهیا باشد تا درباره این دو مفهوم در معانی مختلف و دلالتهای متعدد بیندیشد و ممارست ذهنی داشته باشد. در واقع خواننده برای نیل به مقاصد این کتاب باید مستعد این نکته باشد که قدرت و حقیقت را در چهره ها و مراتب متفاوت ببیند. در عین حال، خواننده باید صبوری به خرج دهد تا چگونگی تقابل این دو مفهوم را دریابد و به همین جهت لازم است که خواننده کتاب به صورت دائم از معانی حقیقت و قدرت و نحوه تقابل آنها پرسش به میان آورد. بدین ترتیب کار خواننده همانند کار نویسنده، سهل نخواهد بود! البته مصلح ساختار کتابش را به گونه ای طراحی کرده که از دشواری کار خواننده فروبکاهد و به نحوی کم شدن شکیبایی در خواندن متون طولانی را جبران کند. مصلح در ذیل هر عنوان و در ابتدای هر فقره، چند عبارت کوتاه آورده است که جان مایه آن فقره را بیان می کند. در نتیجه میتواند فقرات را به نحو مستقل و با شکیبایی و اندیشیدن مداومی بخواند. خواندن کتاب «حقیقت و قدرت» یک چالش است. اگر برای ورود به یک چالش فکری تقریباً پیچیده ورزیده هستید، در خریدن این کتاب تردیدی به خود راه ندهید.
سیاوش مهرانی؛ کارشناس ارشد فلسفه غرب