سخن پژوهشگاه
کتاب حاضر یکی از آثار برگرفته از طرح جامع اعتلای علومانسانی معطوف به پیشرفت کشور است که اکنون به محضر ارباب معرفت تقدیم میگردد.
طرح جامع اعتلا مجموعه پروژههایی بههمپیوسته و مسئلهمحور است که بر مبنای منشور پژوهشگاه در سالهای اخیر مبنی بر درپیشگرفتن رهیافت بومی و کاربردیسازی علومانسانی شکل گرفته و بر پایه خردجمعی و تعاطی افکار خبرگان، نخست طی یک سال و نیم، از گذرگاه انجام فاز مطالعاتی و تدوین RFP عبور کرده سپس وارد اجرای طرحها شده است.
این طرح کلان برپایه این منطق شکل گرفت که برای بومیسازی و کاربردیسازی علومانسانی لازم است سه مقوله مهم بهصورت متمایز کاویده شوند و نهایتاً از همه طرحها تلفیق صورت گیرد.
- مبانی و ریشههای علومانسانی جدید ارزیابی و نقد شوند. (کارگروه مبانی)
- قلمرو و فرایند شکلگیری و سیر تاریخ ورود و استقرار این رشتهها در ایران نظر افکنده شود و نقد گردد. (کارگروه بازشناسی انتقادی و تاریخ)
- شیوهها و مظاهر کاربست آنها و تعامل این رشتهها با جامعه ایران در چرخه ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. (کارگروه کاربست)
از گذرگاه این کندوکاوها، اتصال یا عدم پیوند آن با گنجینههای میراثی و تناسب یا تغایر احتمالی آنها نسبت به نیازهای جامعه امروز روشن میشود. از سوی دیگر، این طرحها با تکیه بر میراثهای فرهنگ بومی و دینی و با پشتوانۀ بهرهگیری از مطالعات جهانی و ملّی و بهصورت شبکه برنامه محصولگرا و همافزایانه شکل یافتهاند و با رویکرد بینرشتهای و با مشارکت محققان توانای پژوهشگاه و صاحبنظران سرآمد سطح ملّی تدوین شدهاند.
امید میرود با انجام این طرحها یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی مبنی بر استقلال فکری و رهنمودهای حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری در این باره پیجویی شود. طرحهای اعتلا برای تحقق هدف یادشده با رویکرد ایجاد پیوند میان نظریه و عمل، میکوشد تا اثربخشی و سودمندی علوم انسانی را معطوف به پیشرفت کشور مبنی بر مؤلفههای بومیگرایی متعیّن نماید.
پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی در مسیر تحقق بخشهایی از اسناد بالادستی و پیجویی مأموریت ویژه هیئتامنا و با مساعدت سازمان برنامه و بودجه، طرح اعتلا را برای استقرار عینی شبکه نخبگانی علوم انسانی کشور طراحی کرده و به اجرا درآورده است.
پژوهشگاه به فضل الهی در نظر دارد بهتدریج پس از انتشار مجلدات حاضر در این مرحله و همزمان با متنوعسازی نشر محصولات طرحها (از طریق گزارشهای راهبردی، توصیههای سیاسی، گزارشهای علمی ملی، بستههای خدمات تخصصی و مشاورهای، جستارهای علمی و فنی، مقالههای علمی _ پژوهشی، علمی _ تخصصی، هماندیشیهای نخبگانی و سخنرانیهای علمی و…) مابقی نتایج پژوهشها را نیز بهصورت کتاب آماده نشر سازد.
اصولاً یکی از شاخصهای مهم که میتواند نشانه توفیق یک نهاد پژوهشی، بهویژه در قلمرو علومانسانی باشد، اجرای طرحهای شاخص، همگرا، مسئلهمند و ناظر به چالشهای اجتماعی و اثرگذار در عرصه سیاستگذاریهاست که بتواند در شرایط کنونی در حقیقت مؤسسه پژوهشی را به جرگه نسل چهارم نهادهای علمی وارد سازد. تعریف و اجرای طرح اعتلا به همین منظور در مسیر تحقق قسمتی از چشمانداز و مأموریت روشن پژوهشگاه، مندرج در برنامه توسعه راهبردی آن، بهشمار میآید که برای نخستین بار در تاریخ پژوهشگاه برنامه توسعه تعریف و اجرا شده است و بخشی از دستاوردهای آن کتابهای مجموعه طرحهای اعتلای علومانسانی است.
در فرایند تعریف و اجرای طرح جامع اعتلا، به لطف الهی، فرصت ارتقای کیفیت علمی طرحها و توانمندسازی و تقویت زیرساختها در پژوهشگاه دوچندان شده است، چنانکه طی این سالها و به موازات اجرای این طرح کلان، مشارکت بالنده تعداد کثیری از اعضای محترم هیئتعلمی در اجرای طرح مذکور و رسیدن تولید سرانه علم به رشد بیش از دو برابری و رشد بیش از پنج برابری نقدِ متون دانشگاهی و رشد فزاینده تولید و نشر مقالات و جستارهای انتقادی و انتشار فصلنامههای با کیفیت پژوهشی، برندهشدن سه سال پیاپی در جشنواره نقد سال و برگزیدهشدن مکرر در جشنواره بینالمللی فارابی و دهها جشنواره ملی دیگر، صعود بیش از چهارصد پلهای پرتال در ردهبندی جهانی الکسا، تأسیس قطب علمی، ارائه نظریه علومانسانی در سطح ملی و رشد چشمگیر فعالیتهای حوزه ترویجیسازی علم و تحقق شبکه نخبگانی سههزار نفره متشکل از استادان صاحبنظر از سراسر کشور، شواهدی از این ظرفیتسازی و ارتقای توانمندی بهشمار میآید.
بدیهی است با همه مزیتهای این مجموعه طرحها و آثار، بخشهایی از این کتابها خالی از خلل و عاری از کاستی نباشد، یقیناً اهل نظر با نقد ناصحانه و راهنماییهای راهگشای ایجابی خود پژوهشگاه را برای قوام و مایهوری بیشتر این آثار در چاپهای بعدی مدد خواهند رساند.
در پایان، ضمن سپاسگزاری به درگاه حقتعالی و ابراز مسرّت از پیجویی دغدغه استاد زندهیاد دکتر صادق آیینهوند (ره) در منشور ایشان مبنی بر «اتصال به ریشه انطباق با زمان» یادآور میشود این مجموعه مرهون حمایت وزیران محترم جناب دکتر فرجیدانا، دکتر فرهادی و دکتر غلامی و اعضای محترم هیئت محترم امنا و سازمان برنامه و بودجه و نمایندگان محترم ذیربط مجلس شورای اسلامی از یکسو و اهتمام همه همکاران طرح جامع اعتلا، شامل اعضای محترم شورای پژوهشی پژوهشگاه، کمیته علمی طرح اعتلا، جانشین رئیس و رئیس دبیرخانه طرح اعتلا، مجریان محترم طرحها، مدیران کارگروهها، شورای مشاوران، اعضای محترم کارگروههای تخصصی و کلیه محققان و ناظران علمی و داوران طرحهای پژوهشی وکارشناسان از سوی دیگر است. لذا سزاوار بهنظر میرسد سپاسگزار همه آنان باشیم؛ بهویژه جناب آقای دکتر سیدمحمدرضا امیری طهرانیزاده، سرکار خانم دکتر طاهره کمالیزاده، جناب آقای دکتر یحیی فوزی، جناب آقای دکتر علیرضا ملایی توانی، جناب آقای دکتر مهدی معینزاده، جناب آقای دکتر عبدالرحمن حسنیفر، جناب آقای دکتر حمید تنکابنی، جناب آقای مهندس فرامرز حقشناس، جناب آقای دکتر فرهاد زیویار، جناب آقای دکتر عباس خلجی، جناب آقای دکتر عبدالله قنبرلو، جناب آقای دکتر سیدمحمدرحیم ربانیزاده، جناب آقای دکتر سیدسجاد علمالهدی، جناب آقای دکتر سیدمحسن علویپور، جناب آقای محمدعلی مینایی، جناب آقای بهرنگ ذوالفقاری و تمامی اعضای محترم شورای دبیرخانه و مشاوران و کارشناسان محترم طرح. همچنین باید از جناب آقای دکتر یدالله رفیعی مدیر محترم نشر و همه همکاران گرامی ایشان در انتشارات پژوهشگاه تشکر کنم. اگرچه بزرگان و مفاخر و اعضای معزز هیئتعلمی فراوان دیگری در بخشهای گوناگون و در مراحل مختلف مددرسان بودند که ذکر نام این شخصیتها و محققان، که بیش از صد تن را شامل میشود، متأسفانه در این مجال اندک میسر نیست.
امید میرود به لطف خداوند این حرکت فرخنده پژوهشی و علمی بتواند ضمن تقویت اثربخشی علومانسانی و پیوند پژوهش و اجرا در کشور، راهگشای بهرهبرداری بیشتر از ظرفیتهای علومانسانی بهشمار آید و انتشار مجلدات بعدی گزارشهای طرح اعتلا گامی در مسیر پیشرفت و بالندگی ایران اسلامی باشد.
حسینعلی قبادی
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و
رئیس طرح اعتلای علومانسانی معطوف به پیشرفت کشور
پیشگفتار
مجموعۀ پیشرو حاصل کوشش جمعی از پژوهشگران علاقهمند به حوزۀ فلسفۀ میانفرهنگی در دورهای دوساله است. فلسفۀ میانفرهنگی جریان فکری _ فلسفی نوپدیدی است که خود را تفکری متناسب با دوران کنونی میداند و متفکران و پژوهشگران را به درپیشگرفتن مسیر مشارکت، مفاهمه و همگرایی دعوت میکند. تفکر میانفرهنگی منتقد اساسی خودمطلقانگاری و خودمرکزپنداری است و ضمن بهرسمیتشناختن حق هر فرهنگ برای حفظ گذشته و داشتههایش، برای رویارویی با مسائل مشترک جهانی، به تمرین ایستادن در «میانه» و ارج نهادن «دیگری» در همۀ مراحل اندیشیدن فرا میخواند. با این توصیف، از فلسفۀ میانفرهنگی انتظار میرود که در حوزههای مختلف علمی، هنری، دینی و مقولات مختلف زندگی، ازجمله علوم انسانی، نقش ایفا کند.
با توجه به رویداد انقلاب اسلامی ایران و خواست تحول در سطوح مختلف، بحث از تناسب علوم انسانی با فرهنگ ایرانی _ اسلامی سابقهای چهلساله دارد. در این دوره، متفکران و پژوهشگران مختلفی وارد شدند و اندیشهها و الگوهایی متفاوت را عرضه کردند. پژوهش پیشرو با التفات به همین سابقه و خواست، و با نظر به تحولات فلسفۀ معاصر و سنّت تازهشکلگرفتۀ «فلسفۀ میانفرهنگی» انجام شده است. اگر بناست که علوم انسانی متناسب با جامعۀ ایران شکل بگیرد، لزوماً باید تناسبی با تاریخ و فرهنگ ایرانی در زمان معاصر داشته باشد. کلیّت همین دریافت باعث طرح اندیشۀ «علوم انسانی بومی» شده است. بومی شدن علوم انسانی غربی خواستی بجا مینماید؛ اما به نظر میرسد که در این خواست همۀ ماجراهای علوم انسانی انعکاس نیافته است. قصد بومیسازی علوم انسانی رفتاری واکنشی نسبتبه این علوم است؛ قصدی نیمهتمام و حاصل تلقی و تصویری ناکافی از این علوم. در کوشش برای بومیسازی علوم انسانی با اعمال تغییرات سطحی، این علوم را با فرهنگ خود متناسب نساختهایم و از آن فراتر به بحران این علوم در خود غرب توجه نکردهایم. علاوه بر این، پیش از اقدام برای بومیسازی این علوم باید به نحوۀ درک و پذیرش این علوم در فرهنگ خود توجه کنیم. علوم انسانی و آیندۀ آن تنها مسئلۀ کشورهایی نیست که نگاهی منتقدانه به غرب دارند. بحران فرهنگ اروپایی بهگونهای است که باید همۀ مقوماتش، ازجمله علوم انسانی، را بررسی کرد.
«تفکر میانفرهنگی» یکی از تجارب و سنتهای جدید در این مسیر است. بینش و تفکر میانفرهنگی، که در «فلسفۀ میانفرهنگی» صورت مفهومی پیدا کرده است، در سالهای اخیر پایۀ تحقیقات مختلفی در حوزههای مختلف، ازجمله علوم انسانی، قرار گرفته است. در این فلسفه با نقد مطلقانگاری فلسفۀ اروپایی، شرایط برقراری نسبت متقارن میان فرهنگها، برای فراهم شدن زمینۀ گفتوگو میان آنها، موردبررسی قرار میگیرد. براساس جهتگیری فلسفۀ میانفرهنگی، هیچ فرهنگی مطلق و میزان برای سایر فرهنگها نیست. برای مواجهه با مسائل مشترک فرهنگها باید زمینهای فراهم شود که هر فرهنگ در جهت تقویم و تثبیت خود حرکت کرده، درک و دریافت خود را عرضه کند و بکوشد با درک عمیق دیگران با آنها وارد گفتوگو شود. اگر در حوزۀ علوم، بهخصوص علوم انسانی، بازگشت به مبانی و بهرهمندی از تفکر معاصر معنا داشته باشد، فلسفۀ میانفرهنگی تجربهای مفهومی شده است که دانشمندان علوم انسانی میتوانند از آن بهرهمند شوند. امیدواریم این پژوهش گامی جهت غنا و بصیرت بخشیدن بیشتر به این مسیر باشد.
در شکلگیری این مجموعه عوامل و افراد بسیاری سهم داشتهاند که جا دارد از آنها تشکر کنیم. پیش از همه از رئیس محترم پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و اعضای محترم شورای سیاستگذاری و شورای علمی طرح جامع اعتلا و ساماندهی علوم انسانی سپاسگزاریم. علاوه بر این، قدردان زحمات استادان و دانشجویانی هستیم که در تهیۀ منابع، ترجمه، تدوین، نگارش و ویرایش متن با ما همکاری کردند.
منبع: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ معرفی کتاب «علوم انسانی با رویکرد میان فرهنگی»